ترجمان حقیقت

هر لحظه‌ زندگى اهل بیت (ع)یک حادثه و یک درس است، جلوه‌ عظیم انسانى است رهبرمعظم انقلاب

ترجمان حقیقت

هر لحظه‌ زندگى اهل بیت (ع)یک حادثه و یک درس است، جلوه‌ عظیم انسانى است رهبرمعظم انقلاب

هفت ویژگی خاص امام علی(ع) از زبان پیامبر(ص)


ولادت حضرت علی (ع)

امشب، کودکی خواهد خندید که عدالت را تفسیری عاشقانه خواهد کرد و کسی سکوت کعبه را خواهد شکست که روزی بر بلندای شانه‌های خورشید، با تبر معرفت، بت‌های زمانه را خواهد شکست.

به گزارش ایسنا، بنا به نوشته مورخین، در سیزدهم رجب سال 30 عام الفیل، حادثه بس عجیبی رخ داد که هرگز در تاریخ بشریت سابقه نداشته و بعد از آن نیز تکرار نشده است و در این روز حضرت علی (ع) در خانه‌ خدا متولد شدند. پدر آن حضرت ابوطالب فرزند عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف (عموی پیامبر(ص)) و مادرش هم فاطمه دختر اسد بن هاشم بود. بنابراین امام علی(ع) از هر دو طرف هاشمی نسب است.


القاب مشهور آن حضرت " اسدالله، مرتضی، امیرالمؤمنین و اخو رسول‌الله" بوده و کنیه‌های ایشان نیز "ابوالحسن و ابوتراب" است.


به دنیا آمدن امیرمومنان علی علیه السلام در درون خانه خدا فضیلتی است که محدثان شیعه و دانشمندان علم انساب آن را در کتابهای خود نقل کرده‌اند و در میان دانشمندان اهل تسنن گروه زیادی به این حقیقت، تصریح و آن را یک فضیلت بی‌نظیر خوانده‌اند که به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌شود؛


* محمد مالکی می‌گوید: «وُلِدَ بِمکَّةَ الْمُشَرّفَةَ داخِلَ بَیْتِ الْحَرامِ فی یَوْمِ الْجُمعَةِ الثَّالِثَ عَشَرَ مِنْ شَهْرِاللّه رَجَبِ سَنَةِ ثَلاثینَ مِنْ عامِ الْفیلِ... وَلَمْ یُولَدْ فِی الْبَیْتِ الْحَرامِ قَبْلَهُ اَحَدٌ سِواهُ، وَهِیَ فَضیلَةٌ خَصَّهُ اللّه تَعالی بِها اِجْلالاً لَهُ وَاِعْلاءً لَمَرْتَبَتِهِ وَاِظْهارا لِکَرامَتِهِ؛علی در داخل خانه خدا در مکه، روز جمعه سیزدهم ماه خدا، رجب سال سی از عام الفیل به دنیا آمد... قبل از او کسی در داخل خانه خدا به دنیا نیامده بود و این ولادت فضیلتی است که خدای بلند مرتبه علی علیه السلام را به آن اختصاص داده است، برای تجلیل او و بالا بردن مرتبه او و آشکار نمودن کرامت و بزرگواری او».
* حاکم نیشابوری می‌گوید: «ولادت علی در داخل کعبه به طور تواتر به ما رسیده است.» تاکنون کسی به این فضیلت دست نیافته است.»
سعید بن جبیر از یزید بن قعنب نقل نموده که من با عباس بن عبدالمطلب و گروهی از فرزندان عبدالعزی در مقابل خانه خدا نشسته بودیم که ناگهان فاطمه دختر اسد مادر امیرالمومنین که نه ماهه باردار بود و درد زایمان او را گرفته بود، ظاهر شد، «فَقالَتْ رَبِّ اِنّی مُؤمِنَةٌ بِکَ وَبِما جاءَ مِنْ عِنْدِکَ مِنْ رُسُلٍ وَکُتُبٍ، وَاِنّی مُصَدّقَةٌ بِکَلامِ جَدّی اِبْراهِیْمَ الخَلیلِ، وَاِنّهُ بَنی الْبَیْتَ العَتیقَ فَبِحَقِّ الّذی بَنی هذَا الْبَیْتَ وَبِحَقِّ الْمَوْلُودِ الَّذی فِی بَطْنی لمّا یَسَّرْتَ عَلَیَّ وِلادَتی؛ پس فاطمه گفت: پروردگارا! به تو و پیامبران و کتابهایی که از طرف تو نازل شده‌اند، ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق می‌کنم؛ او که این خانه عتیق را بنا کرد. پس به حق آن کسی که این خانه را ساخت، و به حق کودکی که در رحم دارم، ولادت این کودک را بر من آسان فرما!»
یزید بن قعنب می‌گوید: ما دیدیم که خانه خدا از پشت شکافته شد (محل مستجار) و فاطمه داخل خانه شد و ما دیگر او را ندیدیم، و دیوار دوباره به حال اول برگشت، به ذهن ما رسید که قفل در خانه خدا را باز کنیم، ولی باز نشد، «فَعَلِمْنا اَنَّ ذلِکَ اَمْرٌ مِنَ اَمْرِ اللّه عَزّوجَلّ؛ پس دانستیم که این مسئله کاری است از طرف خدای عزیز و جلیل».


حسن خلق حضرت علی (ع)


اخلاق نیکوی او زبانزد مردمان است.تا آنجا که دشمنانش که نتوانسته‌اند بر او خرده‌ای بگیرند، این صفت را عیبی برای آن حضرت برشمرده اند. یاران وی در این باره گفته‌اند: او همچون یکی از ما و در میان ما می‌زیست.نرم خو، و بسیار متواضع و آسان‌گیر بود و با این وجود ما در برابر او مانند اسیری بودیم که دستهایش بسته و بر بالای سرش شمشیری گرفته بودند و از هیبت او هراس داشتیم.


گذشت امیرالمومنین علی (ع)

در بردباری و گذشت، علی از همه مردمان گوی سبقت را ربوده بود.برای اثبات این گفته، کافی است بالاترین مراتب حلم او را به طور اعم در رفتار با اهل جمل و به طور اخص با مروان بن حکم و عبد الله بن زبیر ملاحظه کنیم. او در جنگ جمل بر مروان دست پیدا کرد.با آنکه این شخص از دشمن‌ترین مخالفان علی (ع) بود، اما حضرت علی(ع) از وی درگذشت.همچنین آن حضرت بر عبید الله بن زبیر که یکی از سرسخت‌ترین دشمنانش بود و به علی آشکارا ناسزا می‌گفت، دست یافت و او را اسیر کرد ولی وی را مورد عفو قرار داد و به او گفت: «برو!نمی خواهم تو را ببینم.»و سخنی بیشتر از این بر زبانش نراند. سعید بن عاص نیز پس از واقعه جمل در مکه به دست علی (ع) گرفتار آمد ولی آن حضرت به او سخنی نگفت و از او کناره گرفت و هیچ کس از شرکت کنندگان در جنگ جمل و مردم بصره را مورد مجازات و قهر خود قرار نداد و منادی آن حضرت در شهر ندا می‌داد: «هر کس که از میدان گریخته، تعقیب نمی‌شود.با مجروحان کاری نیست و هیچ اسیری کشته نخواهد شد و آن کس که سلاح خود را بر زمین گذارد امان خواهد یافت.»و دقیقا شیوه پیامبر (ص) را در فتح مکه در پیش گرفت.
در جنگ صفین ابتدا مردم شام، راه آب را بر او و یارانش بستند و ایشان را از دسترسی به آب بازداشتند.اما زمانی که زمام جنگ به دست حضرت علی (ع) و یارانش افتاد، به وی گفتند: آیا آب را بر روی سپاه شام ببندیم، همان طور که خود آنها چنین کردند؟آن حضرت پاسخ داد: خیر سوگند به خداوند«هرگز کردار آنها را در پیش نخواهم گرفت »و پیوسته به سپاهیانش سفارش می‌کرد کسانی را که از میدان کارزار می‌گریزند، تعقیب نکنند و مجروحی را به قتل نرسانند.


سخاوت و بخشندگی حضرت علی (ع)


او بخشنده‌تر از ابرهای پرباران بهاری بود و در این میدان نیز هماوردی برای او نمی‌توان سراغ کرد.شعبی در این باره گفته است: علی (ع) بخشنده‌ترین مردمان بود. معاویه سرسخت‌ترین دشمن آن حضرت، نیز گفته بود: اگر علی انباری پر از زر و اتاقی انباشته از کاه می‌داشت، پیش از آنکه کاه را ببخشد، زر را می‌بخشید.بیت المال را می‌رفت، در آن نماز می‌گزارد و می‌گفت: ای زرد و ای سپید (طلا و نقره) !غیر از مرا بفریبید.
با آنکه بر همه امپراطوری اسلامی، به جز شام، فرمانروایی داشت، از خود میراثی بر جای نگذاشت.و جز او، کس دیگری به مضمون آیه نجوا عمل نکرد.از دسترنج خود هزار بنده را آزاد کرد و هرگز به نیازمندی پاسخ رد نگفت.


هفت ویژگی خاص امام علی (ع) از زبان پیامبر(ص)


پیامبر گرامی اسلام می‌فرمایند: علی جان تو هفت ویژگی داری که هیچکس این هفت تا را ندارد. اگر هم داشته باشد تو در قله هستی و او در دامنه پس هیچگاه به تو نمیرسد.
هفت ویژگی خاص حضرت علی (ع) از زبان پیامبر (ص) بدین شرح است:
*اولین شخصی هستی که ایمان آوردی و به دین من پیوستی؛ تو در خانه خدا به دنیا امدی این بالاترین ایمان است.
*وفادارترین شخص به عهد خدا هستی.
*در همه حال و همه جا امر خدا مهمترین چیز است.
*دارای عدالت علوی هستی.
*بصیرت قضاوت در حکومت خود داری.
*به درد مردم رسیدگی می کردی و بین هیچکس فرق نمیگذاشتی.
*در پیش خدا مقرب هستی.


اصلاح طلبی


از جـمـلـه ویـژگـی‌هـای حکومت امام علی(ع)، اصلاح طلبی است. وی هـنگامی به حکومت رسید که جامعه از مسیر اصلی فاصله گرفته و از تـوحـیـد دور شـده بود، دورانی که احادیث جدیدی به زبان پیامبر وارد دیـن شـده بود و احکام اسلام ناب محمدی کم‌تر بیان می‌شد و بـه بعضی از احکام عمل می‌شد، بنابراین هر روز از مرکز هرم دور مـی‌شدند تا کار به جایی کشید که اعیان و اشراف و باندهای ثروت‌مـنـد در راس حـکومت قرار گرفته، ارزش‌های اسلامی پایمال شده، بـسـیـاری از تـبعیدشدگان زمان پیامبر برگشته و به حکومت رسیده بـودنـد. آری، عـلی(ع) در چنین دورانی به حکومت رسید و چاره‌ای جـز اصـلاح نـظام نداشت. افرادی مانند طلحه و زبیر با او مخالفت مـی‌کـنند اما امام(ع) مصمم است تا حکومت را اصلاح کند. به همین دلیل استان داران را عوض کرد و بسیاری از کارگزاران قریش، بکر، ثـقـیـف کـه از طبقه اشراف بودند، به زیر آمدند و طائفه همدان، حـمـیـر و حـمرإ به عنوان مسئولین نظام حکومتی امام(ع) انتخاب شـدند. امام(ع) هم چنین در صدد برآمد تا پول‌هایی را که از بیت الـمـال در زمان عثمان به افراد بذل و بخشش شده بود، پس بگیرد، از این رو بعد از بیعت مردم با او بر منبر رفت و در این خصوص فـرمـود: (والـلـه لـو وجـدته قد تزوج به النسإ وملک به الامإ لـرددتـه فـان فـی الـعـدل سعه ومن ضاق علیه العدل فالجور علیه اضـیـق; به خدا قسم، اگر از بخشش‌های عثمان چیزی پیدا کنم که به وسیله آن زن‌ها ازدواج کرده‌اند و کنیزانی خریداری شده‌اند، الـبته آن‌ها را می‌گیرم و به صاحبانش بازمی‌گردانم، چون که در کـار عـدالـت برای مردم عرصه‌ای وسیع است و هرکس از عدل بگذرد، دل تنگ می‌شود و ظلم و جور او را دل تنگ‌تر می‌کند.)

مـورخان می‌نویسند: امام علی(ع) تمام اراضی و اموالی را که پیش از او از بـیـت المال به اشراف داده شده بود، پس گرفت. امام(ع) ایـن اصـلاحـات را ضـروری مـی‌دانـسـت، زیـرا موجب قوام و تشیید (استواری) حکومت نوپای اسلام می‌شد.


منابع:
الفصول المهمة، ص12 ـ13؛ بحارالانوار، ج35، ص8.
مستدرک حاکم، ج3، ص483.
شرح قصیده عبدالباقی افندی، ص15.
مروج الذهب، ج2، ص349؛ شرح الشفاء، ج1، ص151؛ موسوعة التاریخ الاسلامی، ج1، ص306 ـ 310.
بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، ج35، ص8، حدیث 11؛ ر.ک: خصائص امیرالمؤمنین، للشریف الرضی، ص39؛ الغدیر، علاّمه امینی، ج6، ص22.
شروح و ترجمه های نهج البلاغه.
سـیـمـای کـارگـزاران علی ابن ابی طالب(ع)، علی اکبر ذاکری، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
تجلی امامت (تحلیلی از حکومت امیرالمومنین علی علیه السلام)، ناظم زاده قمی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
سیری در نهج البلاغه، آیت الله مطهری.
آئـیـن کـشـورداری از دیـدگـاه امـام علی(ع)، آیه الله فاضل لنکرانی.
حـکـومـت عـدالتخواهی علی ابن ابیطالب(ع)، سید اسماعیل رسول زاده.
زندگانی حضرت امیرالمومنین(ع)، سید هاشم رسول محلاتی.
بـررسـی ویـژگـی‌هـای حـکومت امام علی(ع)، مقصود فراستخواه، روزنامه سلام، 137

چرا ولایت علی (ع) متمم نعمت ها است ..


چرا ولایت امام علی(ع) متمم نعمت ها نامیده شد؟

شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) – فرد ولایی تنها دنبال تایید و سخن امیرالمومنین امام علی(ع) است و جلوه های دنیا دیگر در او تاثیری ندارد، یعنی هر میزان او را تطمیع کنند که پول، پست، ملک ری و شام و … را به تو می دهیم، نمی پذیرد و دنبال جلوه های دنیایی نیست.
به گزارش شفقنا به نقل از شبستان حجت الاسلام مقداد تابش، کارشناس تاریخ اسلام در گفت وگو با ما درباره جایگاه ولایت و امامت در اسلام اظهار کرد: بر اساس حدیث «سلسله الذهب» از امام رضا(ع): «کَلِمَهُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی؛ کلمه توحید (لا اله الا الله) دژ و حصار محکم من است. هر کس آن را بگوید، داخل حصار من شده و هر کس داخل قلعه و حصار من شود، از عذاب من در امان است.» و نیز فرمایش ایشان مبنی بر «وَلَایَهُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی‏ فَمَنْ‏ دَخَلَ‏ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی»؛ یعنی ولایت امیرالمومنین امام علی(ع) دژ و پایگاه مستحکم خداوند و ادامه توحید است و جدای از آن نیست و این معنای ولایت است و اگر فردی آن را درک کند، نمی تواند سرسپرده دیگری شود و به حکومت دیگری تن دهد و نمی تواند در وجود خود، هوا و هوس را راه دهد زیرا هوای امیرالمومنین علی(ع) را مقدم می داند.

وی با اشاره به وقایع جنگ صفین افزود: مالک در این جنگ، در یک قدمی خیمه معاویه رسیده بود و اگر آن را فتح می کرد، افتخارات بسیاری برای وی به دست می آمد اما زمانی که دید خواسته قلبی امیرالمومنین امام علی(ع)، این است که او باز گردد، تردید نمی کند و خواسته دل حضرت(ع) را بر خواسته دل خود که کشتن یا اسیر کردن معاویه بود، ارجحیت می دهد؛ این یعنی کسی که متولی به ولایت امیرالمومنین امام علی(ع) است، هوای نفس را مقدم نمی دارد بلکه دنبال خواسته دل معصوم(ع) می رود.

تابش با بیان اینکه متمسک به ولایت امیرالمومنین امام علی(ع) از حرف های مردم چشم پوشی می کند، گفت: بسیاری محرک خود را حرف مردم می دانند و برایشان مهم است که مردم درباره وی چه فکر می کنند، مثلا برای انسان مهم است که پیرامون نوشته، مصاحبه و حرف او چه قضاوتی می کنند، اما فرد ولایی تنها دنبال تایید و سخن امیرالمومنین امام علی(ع) است و جلوه های دنیا دیگر در او تاثیری ندارد، یعنی هر میزان او را تطمیع کنند که پول، پست، ملک ری و شام و … را به تو می دهیم، نمی پذیرد و دنبال جلوه های دنیایی نیست.

کارشناس تاریخ اسلام با بیان اینکه فرد موحد متولی به ولایت است و از طاغوت های دورن و بیرون رها می شود، ابراز کرد: آنها که امیرالمومنین امام علی(ع) را دوست داشتند، پس از واقعه غدیر سرسپرده حاکمان دیگر شدند و حکومت امیر(ع) را قبول نکردند در حالی که فرد متولی به ولایت امیرالمومنین امام علی(ع) باید طاغوت ها را کنار بگذارد و این فرد خدایان، بت ها و رب النوع های دیگر را نمی پذیرد بلکه الله، رسول اکرم(ص)، امیرالمومنین امام علی(ع) و اولاد ایشان را می پذیرد.

ولایت امیرالمومنین(ع) استعدادهای انسان را از رکود خارج می کند
وی با طرح این سوال که چرا ولایت امام علی(ع) متمم نعمت ها نامیده شد، تاکید کرد: ولایت امام علی(ع) تمام نعمت ها را به کار می گیرد و به جریان می اندازد و تمام استعدادهای انسان را کشف و بارور می کند و اجازه نمی دهد انسان دچار رکود شود.

تابش اضافه کرد: از ابتدای خلقت آدم(ع) تا امروز، افرادی که متولی به ولایت ولی خداوند نبوده اند به اندازه حیوانات و بلکه بل هم اضلّ و گمراه تر از حیوانات زندگی می کنند، اگر انسان ولایت معصوم(ع) را نداشته باشد، حتی پایین تر از سطح غریزه خود نیز زندگی می کند، زیرا معصوم(ع) به انسان می گوید که تو بزرگتر از این دنیا هستی و بیشتر از این ۷۰ سال دنیا، استمرار داری و عوالم دیگری غیر از دنیا، در پیش رو داری و اوست که به من آموزد که در این عوالم بعد و حتی در بهشت چگونه باید زندگی و حرکت کنم تا راکد نباشم.

مولف کتاب «ملیکه بطحاء» با بیان اینکه آبی که مایع حیات است اگر یک جا بماند، می گندد، افزود: انسان هم اگر توانایی، استعداد، تفکر، تدبیر، تامل ، محبت، عشق و … که خداوند در وجودش نهاده را به کار نگیرد، نه تنها راکد می شود بلکه این استعدادها وبال وی نیز خواهند شد.

وی در توضیح این راکد ماندن استعدادها با طرح مثالی تصریح کرد: فرض کنید یک کارخانه پیچیده خودرو سازی را در اختیار من و شما قرار دهند، این کارخانه دارای تجهیزات و ابزارآلات بسیاری است که حتی نامش را هم نمی دانیم و اگر مهندس آگاهی نباشد و به ما آموزش ندهد، از این ابزار چگونه استفاده کنیم تا ماشین بنز از آن خارج شود، تمام امکانات آن کارخانه وبال ما خواهد شد و نه تنها به ما سود نمی دهد، بلکه فرسوده می شود و ضرر می دهد.

بدون امام تمام نعمت های خداوند راکد می ماند
تابش با بیان اینکه امام و ولی معصوم(ع) مانند یک مهندس آگاه کارخانه پیچیده زندگیِ بشر را راه اندازی کرده و نحوه استفاده از آن را به ما آموزش می دهد، گفت: به این دلیل ولی خدا، متمم نعمت های الهی می شود که اگر امام نباشد، تمام نعمت های خداوند راکد می ماند و وبال می شود.

کارشناس تاریخ اسلام با بیان اینکه ولی خدا انسان را از ظلمات نفس و ظلمات خلق و دنیا به سمت نور می برد، تاکید کرد: این ولی باید ولایتش در ادامه ولایت خدا باشد زیرا در قرآن آمده «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ» و ولی خداست که باید معیارهای انسان را تعالی ببخشد زیرا معیارهای ما در حالت عادی خوردن، خوابیدن و میان آشپزخانه تا دستشویی رفتن است اما ولی، معیار انسان را رشد و تعالی می دهد و به او می فهماند که تو بیشتر از این ها هستی حتی از دنیا بزرگتری، به همین دلایل، ولی خدا متمم نعمت ها می شود.

ضرورت ولایت مانند ضرورت مغز، قلب و خون برای بدن انسان
وی با اشاره به ضرورت وجود ولایت و امامت گفت: ضرورت ولایت مانند ضرورت مغز، قلب و خون برای بدن انسان است زیرا همانند مغز به انسان آگاهی می دهد و راه را پیدا می کند، همانند قلب است تا در وجود انسان، عشقی وجود داشته باشد که آن عشق، محرک انسان باشد تا به آن آگاهی ها عمل کند.

تابش اضافه کرد: انسان ممکن است در دنیا نسبت به صد چیز آگاهی داشته باشد یا نسبت به ۱۰۰ نفر شناخت داشته باشد اما از میان آنها یک نفر در وی عشق ایجاد خواهد کرد یا یک نفر پدر یا مادر وی می شود و اگر آن عشق نباشد، در میان این همه انسانی که می شناسد، تفاوتی میان پدر، مادر و همسر و غیر ایشان قائل نخواهد شد و یا انسان به فردی خدمت می کند و از امرش اطاعت می کند که نسبت به وی عشق داشته باشد.

تمامی علوم در روز چهارده ذی الحجه از سوی پیامبر(ص) به امام علی(ع) منتقل می شود
وی گفت: انسان اگر بسیار هم پیشرفت کند، با علوم خود تنها می تواند همین ۷۰ سال دنیا را تدبیر کند که وضعیت کنونی دنیا نشان می دهد، همین را هم نتوانسته و در آن به بن بست رسیده است، در حالی که عوالم قبل و بعد داریم و برای مدیریت آنها نیازمند ولی خدا هستیم. از این رو، در روز چهاردهم ذی الحجه به رسول خدا(ص) امر شد که همه ودایع نبوت را به امیرالمومنین امام علی(ع) منتقل کنند که یکی از آنها، علم نبوت است یعنی تمام علوم نزد پیامبر(ص) است که در این روز، همه را به امام علی(ع) منتقل و امانت های انبیاء الهی را نیز به ایشان واگذار می کنند.

تابش ادامه داد: ولی خدا باید نسبت به مردم مهربان باشد چنان که امام رضا(ع) می فرمایند: «الاِمام الاَنیس الرّفیقُ و الوالِدُ الشَّفیقُ و الاَخ الشقیق و الاُمُّ البَرَّه بِالوَلَدِ الصَّغیر وَ مَفْزَعُ الْعِبَادِ فِی الدَّاهِیَهِ النَّآدِ؛ امام، همدم مهربان و پدر دلسوز و برادر دوقلو و مادر دلسوز نسبت به بچه‌ی کوچک و پناه بندگان خدا در گرفتارى سخت است.» اگر این مهربانی و علاقه نباشد نمی تواند برای مردم تلاش کند و دلسوزی نماید و فرزندانش را فدا کند، محبت ما نسبت به خودمان غریزی است اما محبت ولی خدا نسبت به ما الهی است و به جهت آن آگاهی و این علاقه و مهربانی ما ملزم به اطاعت و تبعیت از ایشان می شویم.

این کارشناس تاریخ اسلام در پایان خاطرنشان کرد: به دلیل اینکه یک پدر نسبت به فرزند صغیر خود آگاه است و صلاحش را می داند و در مقایسه با دیگران، مهربانیش نسبت به وی بیشتر است، فرزند ملزم به تبعیت و اطاعت از پدر می شود.

انتهای